آزاد – 26 جوزای 1400
در جریان انتخابات مضحکه سال 1398 خورشیدی دو دلقک خودفروختۀ سیاسی (غنی و عبدالله) به مردم وعدههای سر خرمن دادند، اما بعد از ختم انتخابات و همین که قدرت را قبضه نمودند، تمام وعدههای داده شده به فراموشی سپرده شد. چرا کاندیدان به وعدههای که میدهند عمل نمیکنند؟ جواب بسیار ساده است: آنها نه میخواهند و نه میتوانند که به وعدهای خویش عمل نمایند. زیرا آنها دستنشانده و فاقد صلاحیت اند.
هر دو دلقک سیاسی در جریان انتخابات سال 1398 خورشیدی در بدخشان به مردم آن دیار وعده تامین امنیت، حل مشکل آب و برق و ایجاد زمینههای کاری را دادند. از آن زمان تا کنون بیش از یک ونیم سال میگذرد، هیچ یک از این وعدههای داده شده جامه عمل نپوشیده است.
مردم زحمتکش بدخشان برای بدست آوردن حقوق خود به روز سه شنبه 18 جوزا دست به اعتراض زدند و به تظاهرات وسیع و مسالمت آمیز پرداختند. آنها از رژیم دستنشانده خواستار تامین امنیت و حل معضل آب و برق شدند.
رژیم پوشالی جای اینکه حداقل بطور عوامفریبانه خواستهای آنها را بشنود و برای چندمین بار وعده سر خرمن برای شان بدهد، نیروی به اصطلاح امنیتی را برای سرکوب مردم معترض بدخشان روان مینماید. زمانی که “نیروهای امنیتی” رژیم دستنشانده با راهپیمائی وسیع مردم رو به رو میشوند، بدون درنگ آنها را به گلوله میبندند. در جریان این حادثه 5 نفر کشته و 41 نفر دیگر زخمی میگردند. مردم با عجله زخمیها را به شفاخانه انتقال میدهند و جنازهها را بر دوش گرفته و با شعارهای کوبنده به تظاهرات شان ادامه میدهند. این جنایتی است نابخشودنی و غیر قابل تحمل.
تظاهرات مردم بدخشان بعد از این حادثه روز به روز فشردهتر میگردد، آنها خواهان مجازات مسببین اصلی قضیه میگردند. در روز ششم این حادثه رژیم دست نشانده هیأت نمایشی و فرمایشی را ظاهراً برای بررسی مساله میفرستد، اما در حقیقت هدفش مهار نمودن عصیان مردم است. هیأت رژیم پوشالی بعد از این که به بدخشان میرسند با ارگان های رژیم در بدخشان به تماس میشوند و بعد با مردم تماس میگیرند بعد از این تماسها علناً اعلان مینمایند که نیروهای امنیتی بطور غیر قانونی با مردم برخورد نموده است. این بدان معناست که “نیروهای امنیتی” رژیم پوشالی حق دارد که بطور “قانونی” جلو تظاهرات مردم را بگیرند. یعنی ابتدا از طریق گاز اشک آور و موترهای آبپاش برای تفرقه مردم استفاده کنند و تظاهرات را بخوابانند و اگر از این طریق نشد آنگاه از سلاح کار بگیرند. آنها باز هم مانند گذشته دست به اغواگری و فریب زدند و به مردم وعده دادند که عاملین این قضیه دستگیر(بازداشت) و مجازات خواهند گردید. این وعدههای دروغین و سر خرمن رژیم دستنشانده نه اولین آن است و نه هم آخرین آن خواهد بود.
همان طوری که چند سال قبل در نزدیک شهر فیروز کوه ولایت غور ساعت 12 شب 14 نفر به شمول عروس و داما به گلوله بسته شدند و 14 نفر شان قتل عام گردیدند، بعد این حادثه مردم به تظاهرات وسیع و گستردهای پرداختند و خواهان مجازات عاملین قضیه گردیدند، رژیم پوشالی هیأتی را “برای بررسی” قضیه به منطقه روان نمود و هیأت به مردم وعده بازداشت و مجازات عاملین قضیه را داد، و مردم که فریب این وعده را خورده بودند به تظاهرات شان خاتمه دادند، اما رژیم دستنشانده به جای بازداشت و مجازات عاملین اصلی قضیه، از حکام محلی خواست تا به خانههای جانباختگان بروند و مبلغ صدهزار افغانی به عنوان خون بهاء به خانواده قربانیان بدهند و از این طریق خشم و نفرت مردم را مهار کنند.
یکی از قوانین تصویب شده ” ادارۀ ملی مبارزه با حوادث ” که قبلا با نام ” وزارت دولت در امور رسیدگی با حوادث ” یاد میگردید، همین تطمیع پولی خانواده های قربانیان است. آنها برای دلخوشی خانواده شهداء و معلولین برای زخمیان هر حادثه مبلغ 50 هزار افغانی و برای قربانیان و جانباختگان مبلغ 100 هزار افغانی ( یک لک افغانی ) اهداء می کنند.
با چنین کاری ( تطمیع پولی ) میخواهند جلوی خشم سیل آسای مردم را بگیرند و مردمان بی بضاعت افغانستان را با پرداخت چنین مبالغ کوچک پولی دلخوش نگه دارند. در شرایط کنونی رژیم دست نشانده بهتر از این وارد اقدام نخواهد شد.
رژیم دستنشانده به هر حیله و نیرنگی که بتواند خشم و عصیان مردم را مهار مینماید و بعد برای این که چهره دلسوزانهای از رژیم پوشالی تداعی نماید، بعضی حکام محلی به خانه قربانیان خواهند رفت و با هدیه ناچیز خانواده شان را خوش خواهند ساخت.
تا زمانی که رژیم دستنشانده که متشکل از جنایتکاران و میهنفروشان میباشد، زمام امور کشور را در دست داشته باشد، وضعیت کشور نه تنها بهتر از این نمیشود، بلکه روز به روز به وخامت خواهد گرائید، قتل و جنایت گسترش خواهد یافت. زیرا رژیم دستنشانده و اشغالگران امپریالیست حامی شان از جنایتکاران حمایت به عمل میآورند.
مردم زحمتکش افغانستان!
دادخواهی از رژیم دستنشانده که عاملین اصلی جنایت است هیچ دردی را دوا نمیکند. یگانه راه بیرون رفت از این معضل مسلح شدن به دانش سیاسی و بسیج و اتحاد همۀ زحمتکشان کشور است. از طریق چنین اتحادی است که می توان به مقاومت همه جانبه ملی مردمی و انقلابی تحت رهبری پیشآهنگ طبقه زحمتکش کشور، اشغالگران را از کشور بیرون راند و رژیم دستنشانده شان را سرنگون نمود و جامعه دموکراتیک نوین را مستقر کرده و برای امحاء کامل ستم به جلو حرکت نمود.