دریافت PDF
دریافت Word
بیست سال قبل از امروز، جنگ تجاوزکارانه امپریالیستهای اشغالگر به رهبری امپریالیزم لجام گسیخته امریکا که با بهانههای متعدد “مبارزه علیه تروریزم”، ” آزادی زنان از قید اسارت طالبان” و ” حقوق بشر” به راه افتاد، توانست زمینههای خوبی را برای اشغالگران سفاک و خون آشام مساعد نماید تا اصطلاح ” مبارزه علیه ترور” را جایگزین “مبارزه علیه جنبش های انقلابی” کنند.
دو دهه آزگار، حضور بالفعل و بالقوۀ اشغالگران سفاک و رژیم پوشالی و گوش به فرمانشان در افغانستان نه تنها به قتل عام مردم بی دفاع و مهاجرت مردمان این سرزمین منجر گردید، بلکه فقر و بیکاری، اعتیاد جوانان به مواد مخدر، قاچاق سلاح و مواد مخدر، ویرانی و دردبدری روز افزون، قوس سعودی خود را پیمود.
امپریالیزم اشغالگر امریکا، تحت رهبری “بوش”، با خیال خام حکومت بلامنازع صد ساله خود را بعد از فروپاشی سوسیال امپریالیزم “شوروی” اعلام نمود و بر همین مبنا به افغانستان و عراق لشکر کشی کرده و هر دو کشور را به مستعمره تمام عیار خویش در آورد ولی پس از دو دهه جنگ تجاوزکارانه و اشغالگرانه در افغانستان به بن بست خورده و به فکر راه حل سیاسی با طالبان افتاد. “توافقنامه امنیتی” که پس از یک و نیم سال چانه زنی، در دوحه قطر با طالبان به امضاء رساند، نمونه همین راه حل سیاسی با طالبان است. امپریالیزم امریکا پس از امضاء “توافقنامه صلح” دوحه روابطش را با طالبان قطع ننموده و مرتباً با طالبان در دوحه دیدار نمود تا اینکه به نتیجه رسید “امارت اسلامی طالبان” از رژیم پوشالی غنی و حتی دولت ائتلافی مفیدتر است. روی این مسئله بود که افغانستان را به طالبان واگذار نمود و خودش با رسوائی کم نظیر به خروج شتابنده از افغانستان که جهان را در حیرت فرو برد، اقدام کرد.
خروج ذلت بار امپریالیستهای یانکی و روی کار آمدن بار دوم امارت اسلامی طالبان، سایه سنگین فقر و گرسنگی، رعب و وحشت، آوارگی و مهاجرت را بیش از پیش دامن زده و رفته رفته سایه جهل و خرافات را که حاکی از عقب ماندگی فکری – سیاسی با بینش قرون وسطایی است به میراث گذاشت.
وضعیت به بار آمده کنونی درافغانستان سبب تشدید صفبندیهای امپریالیستی خواهد شد و بحران های بیشتری را در سطح منطقه ( خاورمیانه – آسیای مرکزی – آسیای جنوبی ) رقم خواهد زد.
اشغالگران سفاک و خون آشام در طی جنگ 20 ساله در افغانستان مسبب ویرانی، آوارگی، قتل، کشتار، جنایت و ددمنشی های متعدد در کشور گردیدند و افغانستان را به کانون جنگ غارتگرانه امپریالیستی شان بدل ساخته و ازین سرزمین منحیث لابراتوار سلاح های سبک و سنگین خویش استفاده اعظمی نمودند و در کنار آن به غارتگری و چپاولگری اشغالگرانه شان پرداختند.
امپریالیستهای اشغالگر نیز درین جنگ تحمیلی ویران کننده در افغانستان متحمل تلفات سنگین گردیدند، رویترز، خبرگزاری بین المللی بریتانیا ماه اپریل 2021 آماری را به دست نشر سپرد که برخاسته از جنگ اشغالگرانه امپریالیستی در افغانستان بود. این آمار سطح تلفات را از 7 اکتوبر 2001 الی 30 اپریل 2021 به تصویر کشید که باعث سر و صداهایی در درون کشورهای اشغالگر امپریالیستی نیز گردید.
آمار چنین است:
کشته شدگان: ( 7925 نفر قوای اشغالگر خارجی – 66000 نفر اردو و پولیس رژیم، 47317 نفر غیر نظامی و خبرنگار و 51191 نفر از طالبان ) به شرح ذیل:
- نیروهای مسلح آمریکا: ۲،۴۹۱نفر
- پلیس و ارتش افغانستان: ۶۶،۰۰۰نفر
- پیمانکاران امریکایی: ۳،۸۴۶ نفر
- نیروهای مسلح کشورهای ائتلاف و ناتو: ۱،۱۴۴ نفر
- غیر نظامیان افغانستانی: ۴۷،۲۴۵ نفر
- داوطلبان کمکهای انسان دوستانه: ۴۴۴ نفر
- خبرنگاران: ۷۲ نفر
- طالبان و دیگر گروههای شبهنظامی: ۵۱،۱۹۱ نفر
نیروهای شامل در جنگ افغانستان و تعداد زخمیان متاثر از جنگ:
به اساس گزارشات رویترز، 800 هزار نیروی آمریکایی در جنگ افغانستان خدمت کردهاند، خدمت این تعداد نیروی نظامی امریکا بر اساس جدول زمان بندی و فرقههای کاری شان بوده است، طوریکه یک تعداد آنان پس از شش ماه خدمت دوباره عازم کشورشان شده و تیم تازه نفس جایگزین شان گردیده است. یک تعداد آنان پس از یکسال الی دو سال دوره خدمت جایگزین گردیده اند. در طی جنگ بیست ساله در افغانستان نزدیک به 20 هزار از آنها زخمی شدهاند.
جنگ غارتگرانه و چپاولگرانه امپریالیستی که به تاریخ هفتم اکتوبر 2001 میلادی در افغانستان به راه افتاد، توانست به مثابه ابزاری برای تامین مقاصد توسعهطلبانه امپریالیستی و گسترش نفوذ و کنترول خاورمیانه و آسیای مرکزی مورد استفاده قرار گیرد.
امپریالیستهای اشغالگر امریکایی بر مبنای یک استراتژی طویل مدت بخاطر گسترش چنین نفوذی در خاورمیانه حرکت خواهند کرد، اعلام “استراتژِی جدید امریکا در افغانستان” یا “استراتژی جدید امریکا در افغانستان و آسیای جنوبی”، به تاریخ دوشنبه 21 آگست 2017 از سوی امریکا، مبین چنین واقعیت است. زیرا چنین استراتژی به نیروهای نظامی اشغالگر اجازه خواهد داد که هر آن و لحظه بخواهند بتوانند عملا تدارکات لوجستیکی و نظامیشان را یا تقویت کنند و یا مجددا قوتهای نظامی دیگری به کشور گسیل بدارند و یا اهداف مورد نظرشان را با سلاح های دوربرد مورد حمله قرار دهند و حریم هوائی کشور را تحت کنترول بگیرند و از مناطق پایگاهی خویش در افغانستان هر آن و لحظه بخواهند استفاده نمایند.
دوره استعمار انگلیس در افغانستان از 7 آگست 1839 الی سال 1919 به مدت 80 سال دوام نمود که از مجموع کل دوره استعمار کهن، 5 سال قوای متجاوز انگلیس، درین سرزمین حضور بالفعل و بالقوه داشتند اما 75 سال باقی مانده کشور توسط امیران دستنشانده گردانندگی میشد و سیاست خارجی افغانستان مطابق خواست اشغالگران انگلیسی به قبضه گرفته شده بود.
در طی 20 سال گذشته ( 2001 – 2021 ) افغانستان در کنار اینکه به لابراتوار سلاحهای امپریالیستی، کانون جنگ غارتگرانه، و مرکز اقتدار امپریالیستی برای چور و چپاول دارائی های ملی و سیطره قدرت در منطقه مبدل گردیده بود، به سرزمین پیمانهای استراتژیک نیز تبدیل شده بود، طوریکه: “توافقنامه همکاریهای استراتژیک با امریکا” که شاه شجاع سوم (کرزی) در زمان حاکمیت دست نشاندگیاش با سردمدار قصر سفید (اوباما) به تاریخ 12 ثور1391 (اول می 2012) به امضاء رساند، یکی ازین توافقات است،”توافقنامه امنیتی با امریکا” که رژیم دست نشانده تحت نام “حکومت وحدت ملی” به سرپرستی اشرف غنی به تاریخ 8 میزان 1393 (30 سپتامبر 2014 میلادی) و درست یک روز پس از مراسم تحلیف شاه شجاع چهارم (اشرف غنی) عقد گردید، پیمان دیگرشان است و”میثاق جدید همکاریها میان افغانستان و امریکا” که مشتمل بر اضافهتر از 200 تعهد رژیم دست نشانده به دولت امپریالیستی امریکاست، به تاریخ اول سنبله 1396 (23 آگست 2017) درست دو روز پس از اعلام “استراتژی جدید امریکا در افغانستان” توسط اشرف غنی امضاء گردید یکی دیگر ازین پیمان ها به شمار میرود و به تعقیب ” توافقنامه صلح دوحه میان امریکا و طالبان ” به تاریخ 10 حوت 1398 ( 29 فبروری 2020) پیمان اخیر ایالات متحده امریکاست. هم زمان با “توافقنامه دوحه” اعلامیه مشترک میان وزارت دفاع امریکا و رژیم پوشالی اشرف غنی منتشر گردید. همچنان جلسه تاریخ 9 اکتوبر 2021 که میان امریکا و طالبان در دوحه قطر تدویر شد، سطح جدیدی از توافقات امارات اسلامی طالبان با امریکا با اتکاء به توافقنامه فبروری2020 دوحه به پیش رفته است و امریکا بر مبنای همین تعهدات و توافقنامههای شان حرکت خواهد کرد.
علیرغم این توافقنامهها و پیمانها، امپریالیستهای امریکائی زرادخانههای مرگباری، با ظرفیت نابود کردن چندبارۀ جهان، در اختیار دارند. امپریالیستها دم از عصر جدید “توسعه و همکاری” میزنند، اما این فقط به تشدید جنگهای تجاوزکارانه و غارتگرانه و به تشدید استثمار حاد تودهها در کشورهای تحت سلطه و در خود کشورهای امپریالیستی یعنی فلاکت بیشتر مولدین واقعی میانجامد.
بپاخيزي مبارزات ملل ستمديده جهان، ظهور طغيانهاي تودهاي حتي در دل هيولاي امپرياليســتي، مــداخله و تجاوز امپرياليستي عليه ملل سـتمديده، تشــديد استثمار و حمله به تودهها در ملل تحت ســتم و حتي خود كشـورهاي سرمايهداري و شكلگيري صف بنديهاي جديد ميان قدرتهاي امپرياليستي که تشدید صفبندیهای امپریالیستی- ارتجاعی علیه چین و روسیه در اتحاد با هــند و امپریالیستهای اروپایی، جاپان و استرالیا بخشی از آنرا تشکیل میدهد به وضوح دیده میشود.
به هر حال:
نه پیمانهای امنیتی متعدد با امریکا و نه روی کار آمدن امارت اسلامی طالبان در افغانستان، خواهد توانست جلوی مبارزات برحق تودههای ستمدیده کشور را علیه نیروهای امپریالیستی ـ ارتجاعی بکاهد، بلکه برعکس “هر جا ستم است مقاومت نیز هست“.
یگانه راه نجات کشور و مردمان سلحشور کشور، برپائی و پیشبرد مقاوت همهجانبه ملی مردمی و انقلابی علیه حاکمیت قرون وسطی طالبان – مرتجعین اشغالگر داعشی و حامیان بینالمللی شان بعنوان تضاد عمده در کشور است. غیر ازین، هیچ راه اساسی دیگری برای خروج کشور و مردمان کشور از بدبختی و فلاکت هول انگیز کنونی وجود ندارد.
برپائی و پیشبرد موفقیتآمیز چنین مقاومتی در مسیر انقلاب ضد امپریالیستی (انقلاب ملی) و ضد فئودالی (انقلاب دموکراتیک)، قبل از همه مستلزم تأمین جدی و استوار رهبری نیروی انقلابی پیشآهنگ بر کل جنبش مقاومت خلقهای کشور است و درین راستا تامین وحدت سرتاسری میان تمامی نیروهای ملی- مترقی و دموکرات برای یکپارچهگی جنبش انقلابی ضرورت عاجل مبارزاتی ما را میسازد.
نظام امپریالیستی موجود در جهان، نه تنها در افغانستان بلکه در سراسر جهان بذر مرگ و ویرانی و فقر و فلاکت را میپاشد و تمام جنگهای غیر عادلانه ارتجاعی، تجاوزگریها، قتل عامها، غارتگریها، پخش مواد مخدر، قاچاق زنان و… همه و همه “دستآوردها” و “ثمرات” نظام امپریالیستی حاکم بر جهان است که غیر از ستمگری، جهل و خرافات، فقر و بدبختی، رنج و فلاکت و محرومیت از ابتدایی ترین ضرورتهای زندگی، چیز دیگری برای مردمان ما به ارمغان نخواهد داشت.
رفقا، دوستان، نویسندگان، شعرا، هنرمندان، محصلان و روشنفکران، داکتران، استادان و معلمان، خبرنگاران، کارمندان، زنان و تمام نیروهای مردمی!
بیایید در مبارزه مشترک، علیه حاکمیت قرون وسطی امارت اسلامی طالبان – مرتجعین اشغالگر داعشی و حامیان بینالمللی شان از تمامی اشکال مبارزاتی انقلابی و ملی – دموکراتیک در خدمت پیشبرد هرچه گستردهتر مقاومت ملی مردمی و انقلابی استفاده به عمل آوریم و برین اساس تلاش کنیم که در تمام عرصههای مبارزاتی فعالانه و خستگی ناپذیر به کار و پیکار انقلابی بپردازیم!
بیایید جوانان مان را آگاهی دهیم که اگر قرار است خونی ریخته شود باید به نفع منافع ملی کشور و مردمان سلحشور این خطه باشد نه غیر از آن !
بیایید درفش مبارزاتی مقاومت گسترده ملی مردمی وانقلابی را به اهتزاز در آوریم !
بیایید تا درفش انقلاب ملی – دموکراتیک را در کوه پایههای کشور به اهتزار درآوریم !
بیایید تا پیروزی کامل انقلاب دموکراتیک نوین متحدانه به پیش رویم !
به پیش در راه بر پایی و پیشبرد مقاومت همه جانبۀ ملی مردمی و انقلابی
علیه حاکمیت قرون وسطی طالبان – مرتجعین اشغالگر داعشی و حامیان بین المللی شان
زنده باد اتحاد نیروهای ملی – دموکراتیک و انقلابی در افغانستان
مرگ بر امپریالیزم و تمامی نیروهای مرتجع
” کمیته مبارزه برای ایجاد همآهنگی و اتحاد میان منسوبین جریان دموکراتیک نوین افغانستان”
18 میزان 1400 خورشیدی
10 اکتوبر 2021 میلادی