دریافت فایل PDF
شاعر و نویسنده: سیروس – قوس 1403
در این قلمم، خون ِ عدالت شناور است
چون این قلم همیشه علیه ستمگر است
با این قلمم، حق، ز باطل جدا شود
نوک قلمم تیزتر از تیغ خنجر است
گر این قلمم، تیغ را رهبری کند
در هر قدم برنده ی میدان و سنگر است
با این مرام، ریشهی باطل شود خشک
چون این قلم نجاتبخش کارگر است
گر میزند قلم علیه وطن قلم
سیاه ِ این زمانه و ننگ دفتر است
«هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت»1
نامش فتد ز دفتر و سیاه لشکر است
قلم یکی از ابزارهای اصلی و اساسی برای نوشتن و طراحی است که از دیرباز تا به امروز به اشکال و انواع مختلفی در جوامع بشری مورد استفاده قرار گرفته است. قلم به عنوان یکی از ابزارهای قدیمی، نقش مهمی در توسعه و پیشرفت فرهنگها و جوامع بشری داشته است. با وجود پیشرفت تکنولوژی و ظهور ابزارهای دیجیتالی، قلم همچنان جایگاه خود را به عنوان ابزاری کارآمد و ارزشمند حفظ کرده است. نوشتن به خاطر آزادی یکی از مفاهیم بنیادین و ارزشمند در تاریخ بشریت است. نوشتن به عنوان ابزاری برای بیان اندیشهها، احساسات، و تجربیات شخصی و اجتماعی، نقشی بیبدیل در ترویج آزادی و عدالت ایفا کرده است.
این نکته را باید خاطر نشان ساخت که قلم دو نقش را میتواند بازی نماید: یکی نقش منفی که در خدمت زورگویان و طبقات ارتجاعی حاکم قرار دارد؛ امروز در کشور ما اکثریت کسانی که قلم به دست گرفته اند یا در خدمت طبقه حاکمه طالبانی قرار دارند و به نفع شان قلم فرسایی میکنند و یا به نفع فلان گروه مرتجع و خود فروختۀ دیگر. نقش دومی که قلم دارد، مثبت است. این نقش قلم در خدمت طبقه زحمتکش جامعه قرار دارد. بحث من در اینجا فقط روی مورد دومی یعنی نقش قلم در خدمت به طبقه زحمتکش جامعه است. قلم وقتی میتواند نقش موثری بازی کند که بتواند معرفت طبقه زحمتکش را تا آن حدی بالا برد که طبقه زحمتکش طبيعت اقتصادي و سياسي و اجتماعي مالك، بورژوا، ملا، اعيان و اشراف، دانشجو و ولگرد را روشن و در نظر خود مجسم كند. جنبههاي ضعف و قوت اينها را بشناسد. در این صورت است که طبقه زحمتکش جامعه به کنه جملات رایج و سفسطههای رنگارنگی که طبقات ارتجاعی حاکم و ایدئولوگهای آنها میخواهند نیات خودپرستانه و “باطن” حقیقی خود را بپوشانند دقیقاً پی میبرند. در چنین شرایطی است که طبقه زحمتکش آماده میشوند تا از لحاط عملی برای تغییر سیستم موجود، خود را آماده سازند.
نقش نوشتن در مبارزه برای آزادی
نوشتن به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بیان اعتراضات و مبارزات علیه ظلم و استبداد مورد استفاده قرار گرفته است. نویسندگان با نوشتن مقالات، کتابها، شعرها، و نمایشنامهها، صدای کسانی شدهاند که از آزادی محروم بودهاند. آنها با بیان حقایق، نقد قدرتهای حاکم، و تحریک افکار عمومی، به مبارزه برای حقوق بشر و آزادیهای اساسی کمک کردهاند. نوشتن یکی از ابزارهای قدرتمند و بیبدیل برای ترویج آزادی و عدالت است. از طریق نوشتن، نویسندگان، فیلسوفان، و فعالان انقلابی و اجتماعی توانستهاند تغییرات عظیمی در جوامع خود ایجاد کنند.
نوشتن از جمله ابزارهای قدرتمند فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که تأثیرات گستردهای بر جوامع و افراد دارد. این تاثیرات شامل جنبههای مختلفی از زندگی فردی و اجتماعی میشود:
آگاهیبخشی: نوشتن میتواند به آگاهیبخشی عمومی کمک نماید و مردم را نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی حساس کند. مقالات روزنامهها، کتابها، و نشریات میتوانند دیدگاههای جدیدی ارائه دهند و بحثهای عمومی را تحریک کنند.
توانمندسازی فردی: نوشتن میتواند به افراد کمک کند تا افکار و احساسات خود را بیان کنند و به توسعه خودشناسی و توانمندی شخصی بپردازند.
تغییر اجتماعی: بسیاری از تغییرات اجتماعی مهم، از طریق نوشتن و انتشار افکار نوآورانه و انقلابی به وجود آمدهاند. نویسندگان میتوانند به تغییر نگرشها و ارزشهای جامعه کمک کنند و موجب تحولات اجتماعی شوند.
آموزش: نوشتن به عنوان ابزاری برای ارتقای ظرفیت و آموزش، نقش مهمی در ترویج آزادی و عدالت ایفا میکند. کتابها، مقالات، و گزارشهای تحقیقی میتوانند اطلاعات حیاتی و دیدگاههای جدیدی را به مخاطبان ارائه دهند. این اطلاعات میتواند باعث افزایش آگاهی عمومی و ارتقاء سطح دانش اجتماعی و سیاسی مردم شود. از طریق نوشتن، مفاهیمی مانند حقوق بشر، آزادیهای مدنی، و عدالت اجتماعی به شکلی قابل فهم و دسترس برای همگان مطرح میشوند.
نقد قدرتهای حاکم و استبداد: نویسندگان، شاعران و روزنامهنگاران با استفاده از قدرت قلم خود، میتوانند به نقد قدرتهای حاکم و مبارزه با استبداد بپردازند. با نوشتن مقالات انتقادی، گزارشهای تحقیقی، و کتابهای افشاگرانه، آنها میتوانند فساد، بیعدالتی، و سوءاستفاده از قدرت را فاش کنند. این نوع نوشتن میتواند موجب ایجاد فشار عمومی برای تغییر و اصلاحات شود.
تقویت حرکتهای اجتماعی: نوشتن میتواند نقش مهمی در تقویت حرکتهای اجتماعی و جنبشهای مردمی ایفا کند. بسیاری از جنبشهای حقوق مدنی و اجتماعی از طریق نوشتههای رهبران و فعالان خود تقویت و ترویج شدهاند. این نوشتهها میتوانند به عنوان منشورهای ایدئولوژیک و راهنماهای عملی برای این جنبشها عمل کنند.
ایجاد دیالوگ و تبادل نظر: نوشتن به ایجاد دیالوگ و تبادل نظر بین افراد و گروههای مختلف کمک میکند. از طریق مقالات، کتابها، و مجلات، نویسندگان میتوانند نظرات و دیدگاههای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و به تبادل ایدهها و نظرات بپردازند. این تعامل میتواند به ترویج فهم و همدلی بین افراد مختلف و تقویت ارزشهای دموکراتیک و عدالتخواهانه کمک کند.
اهمیت و تاثیر نوشتن و انتشار افکار نوآورانه و انقلابی
نوشتن و انتشار افکار نوآورانه و انقلابی نقش مهمی در تحول و پیشرفت جوامع ایفا میکند. این نوع از نوشتن، که اغلب با جسارت و خلاقیت همراه است، میتواند زمینهساز تغییرات بنیادین در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باشد. این فرآیند به نویسندگان و اندیشمندان اجازه میدهد تا با به اشتراک گذاشتن دیدگاهها و ایدههای خود، تغییرات عمیقی در نگرشها و ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایجاد کنند که در زیر به چند موارد اشاره شده است:
تحریک اندیشهها، ارزشها و ایجاد دیالوگ: انتشار افکار انقلابی میتواند بحثها و گفتگوهای مهمی را در جامعه تحریک کند. این گفتگوها میتوانند به تفکر عمیقتر و بررسی نقادانه مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی منجر شوند. افکار نوآورانه و انقلابی میتوانند باعث تحریک ذهنها و ایجاد بحثها و دیالوگهای سازنده در جامعه شوند. این نوع نوشتن به مردم کمک میکند تا به چالشهای جدید فکر کنند و راهحلهای خلاقانه برای مشکلات موجود پیدا کنند. نوشتن و انتشار ایدههای نوآورانه میتواند به تغییر نگرشها و ارزشهای جامعه کمک کند. این ایدهها میتوانند موجب بازاندیشی و بازتعریف مفاهیم اساسی مانند آزادی، عدالت، و حقوق بشر شوند.
پیشبرد تغییرات اجتماعی و سیاسی: میتواند محرک تغییرات حرکات اجتماعی و سیاسی باشد و در بسط و گسترش جنبشهای مردمی کمک کند و به آنها جهت و هدف دهد. این افکار میتوانند به عنوان منشأ الهام برای جنبشهای اجتماعی و انقلابی عمل کنند و مردم را برای مبارزه به سوی حقوق و عدالت بسیج کنند.
شکستن تابوها و کلیشهها: نوشتن افکار و ایده های خلاقانهی انقلابی میتواند به شکستن تابوها و کلیشههای موجود در جامعه کمک کند. این نوع نوشتن به مردم اجازه میدهد که از چارچوبهای محدودکننده فراتر رفته و به بررسی مسائل از زوایای جدید بپردازند و آنسوی دریاها را بهتر ببینند و تحلیل کنند.
ترویج حقوق بشر و عدالت اجتماعی: افکار نوآورانه و انقلابی اغلب بر ارزشهای حقوق بشر، حقوق زنان و عدالت اجتماعی تأکید دارند ـ نه از دید ارتجاع، بلکه از دیدگاه انقلابی ـ این افکار میتوانند به ترویج و تقویت حقوق افراد و گروههای محروم و به حاشیه رانده شده کمک کنند.
تشویق به اقدام و تغییر: افکار نوآورانه و انقلابی میتوانند الهامبخش افراد و گروهها برای اقدام و ایجاد تغییرات واقعی از تئوری به پراتیک در جامعه باشند. این افکار میتوانند به عنوان کاتالیزوری (2) برای حرکتهای اجتماعی و انقلابی عمل کنند.
تغییرات فرهنگی و هنری: میتواند به ایجاد تغییرات فرهنگی و هنری منجر شود. آثار ادبی و هنری که حاوی افکار نوآورانه و انقلابی هستند، میتوانند الهامبخش هنرمندان و نویسندگان دیگر باشند و به تحولات فرهنگی کمک کنند.
تحولات سیاسی و اجتماعی: بسیاری از انقلابها و جنبشهای اجتماعی با انتشار افکار نوآورانه و انقلابی آغاز شدهاند. این افکار میتوانند به عنوان پایههای تیوریک برای تغییرات بزرگ در ساختارهای سیاسی و اجتماعی عمل کنند. انتشار افکار انقلابی میتواند به تغییرات عمده در ساختارهای سیاسی و اجتماعی منجر شود و نظامهای استبدادی را به چالش بکشد. «بدون تئوری انقلابی جنبش انقلابی نمیتواند وجود داشته باشد.»
افزایش آگاهی عمومی: نوشتن افکار نوآورانه و انقلابی میتواند به افزایش آگاهی عمومی درباره مسائل مهم و چالشهای اجتماعی کمک کند. این نوع نوشتن میتواند مردم را به تفکر و اقدام برای ایجاد تغییرات مثبت ترغیب کند. نوشتههای انقلابی میتوانند آگاهی عمومی را نسبت به مسائل مختلف افزایش دهند و مردم را نسبت به حقوق و وظایف خود آگاه کنند.
مردان و زنان آزادیخواه !
نقش قلم در براندازی استبداد حکومت ها را ملاحظه نمودید، پس سکوت را بشکنید و علیه ظلم و ستم امارت اسلامی افغانستان صدا شوید و قلم بدست بگیرید!
از آن جایی که کشور ما به قوت و حالت مستعمره – نیمه فیودالی خود هنوز کماکن پابرجاست، و سیاست – اقتصاد و فضای افغانستان در کنترول آمریکاست ویا به عبارت دیگرحاکمیت پوشالی و استبدادی امارت اسلامی افغانستان تحت حمایت امپریالیستها قرار دارد، و همچنان حضور اشغالگران داعشی در کشور به چشم میخورد، این وظیفه ی هر هموطن ما است تا قلم بدست بگیرد، بنویسد، صدای تودههای رنجدیده شود و بنیاد این ظالمین را به لرزه در آورد. چنانکه دولتهای مستبد و سفاک با نقش قلم در طول تاریخ در مغاکی که حفر کرده بودند، گور شدند. نوشتن یکی از ابزارهای قدرتمند برای ضربه زدن به ستونهای هر رژیم مستبد و ظالم است. نقش نوشتن در ترویج آزادی و عدالت بیبدیل است. نویسندگان میتوانند از طریق نوشتن، معرفت سیاسی تودهها را بالا برند. قدرتهای حاکم را نقد کنند، حرکتهای اجتماعی را تقویت کنند و دیالوگ و تبادل نظر را ترویج دهند.
تاریخ نشان داده است که نوشتن میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تغییر و تحول اجتماعی عمل کند و همچنان به عنوان یک نیروی قدرتمند در خدمت آزادی و عدالت باقی بماند. نوشتن به خاطر آزادی نه تنها یک فعالیت هنری و ادبی است، بلکه یک ابزار قدرتمند برای تغییر و تحول اجتماعی است. نویسندگان با استفاده از قلم خود، میتوانند صدای بیصدایان شوند، به مبارزه علیه ظلم و استبداد بپردازند و به ترویج حقوق بشر و آزادیهای اساسی کمک کنند. نوشتن و انتشار افکار نوآورانه و انقلابی نه تنها میتواند به تغییرات بزرگ در جامعه منجر شود، بلکه میتواند به ترویج ارزشهای انسانی و عدالت اجتماعی کمک کند. این نوع نوشتن به مردم اجازه میدهد که به چالشهای موجود فکر کنند، تابوها را بشکنند و به سوی آیندهای بهتر حرکت کنند. از این رو، نوشتن افکار نوآورانه و انقلابی همواره یکی از ابزارهای قدرتمند برای ایجاد تغییر و تحول در جوامع بوده و خواهد بود.
ما میتوانیم با قلم خود شور و اشتیاق به پیروزی را چند برابر سازیم. و کاخ دشمنان را به لرزه در آورده و بالاخره سرنگون سازیم. نویسنده انقلابی به هیچوجه از قلم ِ خود بخاطر امتیازگری و منفعت شخصی استفاده نمیکند و به خاطر امتیاز شخصی به طبقه حاکمه و یا نیروهای ارتجاعی، خود را نمیفروشد. کسانی که تن به این ذلت و خواری میدهند نفرین شدگان تاریخ اند و بنام تسلیم شدگان و تسلیم طلبان یاد میگردند. کسانی که قلم شان بیانگر درد و رنج تودهای ستمکش اعم از زنان و مردان است، و برای آگاهی دادن تودهها به منظور برپایی و پیشبرد جنگ خلق و سرنگونی قهری رژیم مستبد و زن ستیز طالبان و حامیان امپریالیزم اشغالگر شان تلاش میورزند، زحمات شان قابل قدر است و نام شان در تاریخ زرین کشور ثبت خواهد گردید.
برای اینکه ما بتوانیم بنویسیم، باید مطالعه نماییم، و برای اینکه خوب و دقیق بنویسیم باید خوب و دقیق و عمیق به مطالعه بپردازیم. و آگاهی و افکار انقلابی و آزادمنشی بدست آمده را درمیان توده ها ببریم، و توده ها را در مسیر آزادی که آنها را از چنگال اسارت و بردگی ِ زنجیرهای ستم ِامپریالیزم و سرمایه داری رهایی میبخشد قرار دهیم و با بسیج نمودن توده ها و درهم شکستن این زنجیرۀ ستم، جامعه دمکراتیک نوین را برپا نماییم.
برای سرنگونی امارت اسلامی افغانستان، که پایه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وطن را فلج نموده و زنان که نیمی از پیکر اجتماعی را میسازد از تمامی حقوق انسانی محروم نموده و میخواهند جامعه را به قرون وسطی رجعت دهند، بپاخیزید!
صدای بی صدایان و محرومین شوید
بنویسید و اعتراضات تانرا همه گیر و فراگیر نمایید
پیش به سوی آینده ی بهتر و برابر و دور از تعصب و عاری از شئونیزم میلیتی و جنسیتی و عاری از ظلم و ستم
نابود باد امارت اسلامی افغانستان و حامیان اشغالگر شان و اشغالگران داعشی!
- این مصرع، از فرخی یزدی است. https://ganjoor.net/yazdi/divan/ghazal/sh33
- کاتالیزور یا کاتالیست، مادهای است که اگر به مخلوط واکنشی افزوده شود، سرعت رسیدن ماده به حالت تعادل در سامانه را، بدون آنکه خود دستخوش تغییر شیمیایی پایدار شود، تغییر میدهد و معمولاً آن را افزایش میدهد. (ویکی پیدیا )
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D9%88%D8%B1
اگرچه مفهوم «کاتالیزور» در علوم کیمیاوی به موادی اطلاق میشود که سرعت واکنشها را بدون تغییر در تعادل کیماویی افزایش میدهند، اما این مفهوم به صورت مجازی در حوزههای اجتماعی و انقلابی نیز کاربرد دارد. در این زمینه، کاتالیزور اجتماعی یا انقلابی میتواند شامل رهبران انقلابی با ایدههای نوآورانه، رسانهها و فضاهای اطلاعاتی که ایدهها و اطلاعات انقلابی را به جامعه منتقل میکنند، جنبشهای حقوق بشری که بر آزادی و عدالت اجتماعی تأکید دارند، و همچنین تحولات فرهنگی و هنری که از طریق آثار خود جامعه را به سمت تفکر و تغییر سوق میدهند، باشد. این عوامل به عنوان تسهیلکنندههایی عمل میکنند که فرآیندهای اجتماعی و انقلابی را تسریع کرده و جامعه را برای تغییرات عمیق آماده میسازند. این عوامل و موارد میتوانند نقشی مشابه کاتالیزورهای شیمیایی ایفا کنند، به طوری که با تسهیل و تسریع فرآیندهای اجتماعی، میتوانند به جامعه کمک کنند تا به سرعت به سوی تغییر و تحول حرکت نمایند.