#stopHazaraGenocide

شورش برحق است ! از کرنش و سازش اجتناب کنید، علیه امارت اسلامی طالبان به پا خیزید!

Home Page Gallery تازه ها تصاویر سلایدر

دریافت فایل WORDدریافت فایل PDF 


 اصطلاح « نسل کشی » ( Genocide ) اولین بار در سال 1943 توسط رافائل لمکین، حقوقدان یهودی پولندی به‌کارگرفته شد که بیش‌ترین بحث آن متمرکز بر کشتار گروهی است. کشتاری که با قصد از بین بردن کامل یا بخشی از یک گروه خاص قومی،‌ نژادی و مذهبی انجام شود.

کشتار وحشیانه و ددمنشانه که بالای مرکز آموزشی « کاج » به صبح روز جمعه تاریخ 8 میزان 1401 خورشیدی، انجام یافت، منجر به جانباختن 60 تن و زخمی شدن بیش‌تر از 110 تن از شاگردان این مرکز آموزشی انجامید که بیش‌ترین آنان را دختران جوان ملیت هزاره تشکیل می‌دادند، از همین خاطر هم هست که تظاهراتی که بعد از حمله انتحاری بالای مرکز آموزشی « کاج » در کابل، هرات، بامیان، بلخ، کاپیسا، کویته، اسلام آباد علیه کشتار ددمنشانه به راه افتاد با شعار « نسل کشی هزاره ها را متوقف کنید » همراه شد و سپس فراخوان تظاهرات سراسری به روز شنبه 8 اکتوبر 2022 در سراسر جهان رسانه ای شد که با حمایت بیشتر از مهاجرین افغانستانی مقیم بیشتر از 90 کشور جهان همراه گردید.  

مرکز آموزشی «کاج» در کوچه نقاش دشت‌ برچی، در مربوطات حوزه سیزدهم امنیتی کابل موقعیت دارد و پیش از این در سال 1397 زیر نام کورس « موعود »  فعالیت می‌کرد. در سال 1397 این مرکز آموزشی مورد هدف حمله انتحاری مرگبار قرار گرفت و پس از آن نام کورس را از «موعود» به « کاج » تغییر دادند.

این بار اول نیست که صرفا ملیت هزاره و یا فرقه مذهبی خاص مورد آماج حملات ددمنشانه نیروهای تندرو پان اسلامیستی که مسئولیت اکثریت این حملات را داعش بعهده گرفته است، قرار میگیرند، بل‌که این‌گونه جنایات حتی در زمان حاکمیت کرزی و غنی، دو مترسک دست نشانده امپریالیست ها نیز تکرارا اجراء شده است و منجر به قتل بسیاری از مردمان ستم‌دیده اهل هنود، سیک، سنی مذهبان قندهاری و کندزی و سایرین نیز شده است و تداوم این کشتار وحشیانه تا کنون و در زیر چتر امارت اسلامی طالبان هم‌چنان ادامه دارد.

توفان توییتری که با هشتک « نسل کشی هزاره ها را متوقف کنید » [ StopHazaraGenocide# ] تقریبا یک روز پس از حمله به مرکز آموزشی «کاج» سراسری شد و پس از گذشت چند روز از مرز شش میلیون نفر گذشت. هم‌زمان با توفان توییتری زنان شجاع این خطه علیه بنیادگرائی که آماج حملات آنان زنان مبارز منحیث جنس درجه دوم علم و دانش و فرهنگ مترقی منحیث روبنای فرهنگی ملیت هزاره و شیعیان افغانستان منحیث فرقه مذهبی خاص، تشکیل می‌دهد، تظاهرات هایی به راه انداختند که با سرکوب قهری طالبان روبرو گردیدند.

تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان همواره شاهد رنگین شدن زمین توسط خون توده های محروم و پابرهنۀ این خطه بوده است. وظیفه تک تک ماست که خون توده‌های پا برهنه، کارگران، دهقانان، روشنفکران و در گام نخست روشنفکران انقلابی، را نباید فراموش کنیم، بل‌که باید برای رهایی ازین وضعیت اسفناک اجتماعی که همواره از میان توده‌های بینوای این سرزمین قربانی می‌گیرد، ایستادگی نمود و تمامی جنایت‌کارانی که دست شان به خون توده‌های مظلوم و بی دفاع رنگین است به دادگاه انقلابی و مردمی به محاکمه کشانیم.

ما در مقابل موج عظیمی از ستم‌گری‌های جاری در افغانستان و تحمیل جباریت قرون وسطی امارت اسلامی طالبان در کشور مواجه هستیم که باید در صف مقدم آن جنبش مبارزاتی زنان که آسیب پذیرترین قشر اجتماعی و هم‌زمان پیشتاز ترین جنبش کنونی کشور را می‌تواند تشکیل دهد، تقویت نموده، سازماندهی نموده و منسجم شان سازیم:

به اين ترتيب وظايف مبارزاتي جنبش زنان در افغانستان را مي توان به ترتيب ذيل بيان نمود:

  1. اولين وظيفه و وظيفه عمده جنبش زنان در افغانستان، مبارزه عليه امارت اسلامی افغانستان و حامیان اشغال‌گر بین المللی شان است. جنبش زنان يك جنبش مبارزاتي حق طلبانه و عادلانه ضد شوونيستي و ضد ستم است و نبايد اجازه داد به مثابه گروگاني توسط احزاب مرتجع و خائنين ملي مورد سوء استفاده قرار بگيرند.
  2. مبارزه عليه اشكال مختلف شوونيزم مرد سالار كه تحت نام‌هاي مذهب، سنت، تقدس خانواده و غيره اعمال مي‌گردد، به مثابه وظيفه خاص جنبش زنان باید برنامه ریزی گردد.
  3. مبارزه براي گسترش جنبش سياسي سكولار در جامعه مبتلا به بنيادگرايي چند جانبه افغانستان، يكي از وظايف مهم مبارزاتي جنبش زنان را تشكيل مي‌دهد. بنيادگرايي، چه در چهره رژيم دست نشانده امارت اسلامی طالبان خود را نشان دهد، چه در چهره پان اسلامیزم بنیادگرایان جهادی وغیر جهادی و نيروهای مرتجع اشغال‌گر داعشی آن، براي جنبش زنان زهر كشنده است و اين جنبش هيچ چاره‌اي جز مبارزه جدي و پيگير عليه آن‌را ندارد.
  4. جنبش مبارزاتي زنان، چنان‌چه بخواهد دور نماي نابودي كامل ستم بر زنان و سرنگوني كامل شوونيزم مرد سالار را نصب العين خود قرار دهد، بايد به مثابه بخشي از مبارزه براي سرنگوني كامل نظام استثمارگرانه و ستم‌گرانه موجود و برقراري يك نظام عادلانه‌اي كه جهت گيري اش به سوي رفع هر گونه استثمار و ستم باشد، پيش برده شود. ازين جهت جنبش مبارزاتي زنان بايد در پيوند فشرده و ارتباط متقابل تنگاتنگ با مبارزات طبقاتي زحمت‌كشان عليه استثمار طبقاتي، مبارزات ملي عليه هر شكلي از ستم امپرياليستي و مبارزات مليت‌هاي تحت ستم عليه ستم ملي شوونيستي قرار داشته باشد.
  5. تجارب بدست آمده در طول هشتاد سال اخير در افغانستان نشان داده است كه جنبش زنان تا زماني كه از بالا دامن زده شود و قشر كوچكي از زنان را در بر بگيرد، سود چنداني براي توده‌هاي زنان نخواهد داشت و وضعيت آن‌ها را اساسا تغيير نخواهد داد، بل‌که باید جنبش زنان را توده‌ای ساخت و از پایین بسیج و سازماندهی نموده بر برج و باروی نظام تئوکراتیک بنیادگرای امارت اسلامی که عامل وحشت و دهشت هستند، حمله ور شد.
  6. ازينجهت كاملا لازم است كه براي توده‌يي ساختن جنبش مبارزاتي زنان تلاش و كوشش مستمر و پي‌گير به عمل آيد. جنبش مبارزاتي زنان نبايد صرفا يك جنبش مبارزاتي روشنفكرانه باقي بماند، بل‌كه كاملا لازم است كه به يك جنبش مبارزاتي توده‌يي، كه خيل عظيم زنان زحمت‌كش را آگاهي دهد و آنان را بسيج و سازماندهي نمايد، مبدل گردد.
  7. جنبش مبارزاتي زنان افغانستان بايد در پيوند فشرده با جنبش‌هاي مبارزاتي زنان سائر كشورهاي جهان، بخصوص زنان كشورهاي منطقه، پيش برده شود. جنبش‌هاي مبارزاتي زنان در كشورهاي مختلف، بخصوص كشورهاي منطقه، بايد متقابلا هم‌ديگر را حمايت و تقويت نمايند. اين حمايت و تقويت متقابل بايد هم جنبش مبارزاتي زنان در داخل اين كشورها و هم حركت‌هاي مبارزاتي خارج كشوري زنان اين كشورها را در بر بگيرد.

با توجه به تمامي وظايف مبارزاتي مطرح شده در فوق، روشن است كه يكي از وظايف مهم جنبش انقلابي داخل افغانستان و هم‌چنان دسته‌هاي انقلابي خارج كشوري افغانستاني، تقويت جنبش مبارزاتي زنان، به مثابه يك جنبش مستقل مبارزاتي است. اكيدا بايد خاطر نشان سازيم كه اين جنبش مبارزاتي ولو اين‌كه نهايتا در تابعيت از وظيفه مبارزاتي عمده، يعني مبارزه و مقاومت عليه امارت اسلامی طالبان و حامیان بین المللی شان، پيش برده شود، اما در هر حال يكي از مبارزات مهم در سطح كل جامعه بوده و هرگز نبايد به فراموشي سپرده شود و هرگز نبايد به عنوان يك وظيفه مبارزاتي حاشيه يي در نظر گرفته شود.

جنبش مبارزاتي زنان افغانستان نيازمند حمايت‌ها و هم‌كاري‌هاي گسترده جنبش‌هاي مبارزاتي زنان كشورهاي مختلف جهان، به ويژه حمايت‌ها و هم‌كاري‌هاي جنبش‌هاي مبارزاتي زنان كشورهاي منطقه، مي باشد.

پس با رسالت و آگاهی خارایین نیروهای انقلابی و آگاه با تمام توش و توان به پیش !

به پیش در راه تامین هرچه وسیعتر اتحاد و انسجام نیروهای انقلابی افغانستان !

به پیش در راه اعتلاء هرچه بیشتر جنبش آزادیخواهانه و شگوفایی مقاومت ملی مردمی انقلابی علیه امارت اسلامی افغانستان، نیروهای اشغالگر مرتجع داعشی و حامیان بین المللی شان !

زنده باد مبارزات توفنده زنان افغانستانی در سراسر جهان !

 

کمیته اتحاد و انسجام نیروهای انقلابی افغانستان

۱۷ میزان ۱۴۰۱ خورشیدی

۹ – اکتوبر ۲۰۲۲ میلادی

www.afghanistanrmy.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *