توطئه امپریالیستی و سرکوب زنان افغان زیر نام بد حجابی

Home Page Gallery تازه ها تصاویر سلایدر

دریافت PDF       دریافت Word

علیه بیدادگری و خشونت جنسیتی سبعانۀ امارت اسلامی طالبان به پا خیزید

وضعیت زنان در افغانستان در ظرف 28 ماه گذشته که از عمر امارت اسلامی سپری می‌شود، به مراتب به وخامت گرائیده حتی تا آن اندازۀ که حقوق اولیه بورژوائی که عبارت از تحصیل و حق کار در بیرون از خانه می‌باشد، از ایشان سلب گردیده است.

ستم بر زن با سیستم طبقاتی در هر عصر تاریخی گره خورده و در خدمت نظام طبقاتی قرار می‌گیرد و از سوی دیگر با زیربنای استثماری در هر عصر مرتبط است .

زن ستیزی و سلطه جوئی مرد بر زن به اشکال گوناگون از تمام روزنه‌های جامعه بیرون می‌زند و منظماً توسط طبقۀ حاکمه تشویق می‌شود، امارت اسلامی افغانستان و حامیان اشغال‌گرشان به تمام معنا حامی زن ستیزی و سلطه‌جویی مرد بر زن می‌باشند. اعمال قدرت مرد بر زن بخشی از مناسبات قدرت سیاسی حاکم است، ستم بر زن در بالاترین رده‌های رژیم امارت اسلامی به اشارۀ باداران امپریالیستی ‌شان طرح‌ریزی می‌شود و توسط دستگاه سیاسی، اجرائی و محاکم عدلی آن به عمل در می‌آید.

امروز در افغانستان خشونت عليه زنان تكان‌دهنده است. اين خشونت‌ها به انواع و اشكال گوناگون تبارز مي‌یابد. از خشونت‌هاي لفظي و كلامي گرفته تا قتل و شلاق خوردن زنان در ملاءعام و بازداشت شان به بهانه‌های مختلف.

درظرف 28 ماه که از عمر نکبت‌بار امارت اسلامی طالبان می‌گذرد علاوه بر این‌که هیچ امیدی برای بازگشائی مکاتب و دانشگاه‌ها وجود ندارد، بل‌که طالبان با وحشی‌گری تمام سعی می‌نمایند تا زنان را به شکلی از اشکال سرکوب نموده و صدای اعتراض شان را خفه نمایند و آن‌ها را به اندرون خانه بکشانند. از چند روز به این طرف طالبان با دستور رده‌های بالایی شان علناً در شهر کابل به بازداشت زنان زیر نام بی‌حجابی پرداخته‌اند. ما این عمل ننگین طالبان را به شدیدترین وجه تقبیح می‌نمائیم.

گرچه این عمل ننگین طالبان از طرف امپریالیست‌ها محکوم گردیده و خواهان آنند که طالبان به این بازداشت‌ها خاتمه دهند. باید با صراحت گفت که این حرکت امپریالیست‌ها یک نمایش مضحکۀ بیش نیست، و فقط برای فریب زنان ستم‌دیدۀ افغانستان است. آ‌ن‌ها نه‌تنها در ظرف شش سال دور اول امارت اسلامی طالبان تمام جنایات شان‌را با سکوت مورد حمایت قرار دادند، بل‌که بعد از تسلیم نمودن افغانستان به طالبان از تمامی برنامه‌های ملاشاهی امارت اسلامی حمایت و پشتیانی نموده اند. همین حالا تمام بودجه طالبان و به خصوص بودجه تجهیز و آموزش نیروهای مسلح و استخبارات شان از طرف امپریالیزم امریکا و متحدین شان پرداخت می‌گردد. بناءً امپریالیزم امریکا در مورد سرکوب جنبش اعتراضی زنان هیچ مشکلی با طالبان ندارد. به همین ترتیب بازداشت زنان زیر نام بد حجابی به اشاره باداران امپریالیستی شان صورت گرفته و می‌گیرد، زیرا امپریالیزم و به خصوص امپریالیزم امریکا می‌خواهد تا افغانستان در محراق توجه جهانیان قرار گیرد تا بتواند بازی‌های کثیف و سلطه‌جویانۀ خود را در افغانستان بهتر ادامه دهد.

در جوامع مستعمره ـ نیمه فئودالی و یا نیمه مستعمره ـ نیمه فئودالی مسألۀ زن به یک چالش بزرگ تبدیل گردیده که رهایی از این وضعیت اسفبار جز با مبارزات جدی و پی‌گیر علیه امارت اسلامی افغانستان و حامیان امپریالیستی شان، در جهت سرنگون نمودن قهری امارت اسلامی افغانستان و لغو کلیه امتیازات امپریالیستی در کشور ممکن و میسر نخواهد بود.

در جامعه اي كه هويت زن با هویت مرد و فرزندان اش تعريف می‌شود، مناسبات حاكم در چنین جوامعی حكم مي‌كند كه زن بايد در ارتباط شوهر و فرزندانش هدف زندگي خود را تعيين كند. دراين جوامع زن برده و اسير مرد است و اختياري از خود ندارد.

بازداشت زنان در شهر کابل به بهانۀ بی‌حجابی خواست و نیاز دولت‌مداران امارات اسلامی است. این حرکت و عمل‌کردشان به منظور درهم کوبیدن روحیۀ عصیان و شورش‌گری زنان صورت می‌گیرد. امپریالیزم امریکا و متحدینش از این‌که روحیه عصیان و شورش‌گری زنان توسط طالبان درهم شکسته شود ناراض نیستند. همان‌طوری که بیان گردید آن‌ها به این طریق بهتر می‌توانند تا با بازی‌های شیطنت‌آمیز خود، مبارزات زنان را تحت کنترول گرفته و به این طریق اصلاح طلبی را جایگزین عمل انقلابی نماید. از این‌که امروز امپریالیزم حرکت و عمل‌کرد طالبان را در مورد زنان محکوم می‌نماید، یک فریب‌کاری بیش نیست.

طالبان بازداشت زنان را زیر نام بد حجابی این گونه توجیح می‌نمایند: «بازداشت‌ها طبق قانون و به خاطر حفظ و نظم عامه و ارزش‌های عامه است.»

ما نمی‌دانیم که طالبان از کدام قانون صحبت می‌کنند، در حالی‌که ادامه حیات امارت اسلامی در بی‌قانونی است. امارت اسلامی در  ظرف 28 ماه یا نخواسته و یا نتوانسته که حتی قانون ارتجاعی که تأمین کننده منافع امارت اسلامی و حامیان امپریالیستی شان باشد را ترتیب و تنظیم نمایند. ادعای «حفظ نظم عامه و ارزش‌های عامه» از طرف طالبان یک ادعای پوچ و بی معنا است و فقط طالبان می‌خواهند تا اعمال جنایت‌کارانۀ شان را زیر این نام مخفی نمایند. طبقۀ حاکمه ارتجاعی نه می‌خواهد و نه می‌تواند که « نظم عامه و ارزش‌های عامه» را حفظ و حراست نماید. آن‌چه که آن‌ها می‌خواهند زیر این نام حفظ نمایند تحکیم قدرت و منافع طبقاتی شان است.

سرچشمه اين همه ستم‌گري‌ها و خشونت‌ها جنون فردي نيست، بلكه منشاء طبقاتی داشته و با سیستم اقتصادي و سياسي‌اي كه انقياد اجتماعي و شخصي زن را الزام‌آور نموده گره خورده است. در چنین جوامعی زنان همیشه مورد تحقير، توهين  و تنبيه و سرکوب قهری قرار می‌گیرند. علت اين همه تنبيهات زنان بخاطر آن است که روحيه طغيان و شورش‌گري را در نهادشان سركوب نموده، تا این‌که فكر ورود به جامعه و تصميم گيري و عمل مستقل را نکنند و همیشه به وحشت زندگی نمایند.

در طول تاریخ افغانستان زن ستیزی و سلطه‌جویی مرد بر زن به عنوان یک خصلت طبیعی و پسندیده مردانه تشویق گردیده و امروز امارت اسلامی طالبان آن را عملاً به کار می‌بندد، و با صراحت بیان می‌کنند که “مردان با غیرت زنان با حجاب دارند”. از دید طالبان غیرت به معنای ناموس‌داری است، در فرهنگ نیمه فئودالی افغانستان “غیرت” جایگاه خاصی دارد. از نظر طبقات حاکمه ارتجاعی غیرت فقط مربوط به مردان است و به این‌خاطر هم طالبان از آن‌ حمایت می‌کنند.

امروز در افغانستان هستند کسانی که علیه سنن خفقان‌آور طالبان به مبارزه برخاسته اند، اما این مبارزات شان نه به خاطر رهایی از ستم طبقاتی و ستم امپریالیستی، بل‌که تلاش دارند تا دموکراسی جعلی و سالوسانۀ کشورهای امپریالیستی را در مقابل توحش امارت اسلامی قرار دهند و به این طریق آن را زیب و زینت داده و به صورت غیر مستقیم به زنان این مفهوم را دیکته کنند که اگر نمی‌خواهند با سنت‌های خفقان‌آور طالبانی سازش نمایند باید به کشورهای “متمدن” پناه برند. با کمال تأسف که مبارزات زنان افغانستان امروز هم از این محدوده فراتر نرفته است.

زنان مبارز افغانستان باید این نکته را درک کنند که کشورهای امپریالیستی یا “جامعه جهانی” و طالبان هر دو بديل ارتجاعي است و هيچ وجه مشتركي با رهايي زنان ندارند.

امروز بطور قطع مرتجعین رنگارنگ در قالب ایدئولوژی‌های مختلف تلاش دارند تا زنان را به محیط خانه و خانواده اسیر نمایند. تنها معیار انقلابی برای سنجش دیدگاه هر فرد، در مورد زنان این است که تا چه حد خلاف این جهت‌گری حرکت می‌کنند، یعنی تا چه حد این نیروها در صدد اند تا زنان را از مناسبات اسارت‌بار و مردسالار خانه و خانواده با هدفی غیر استثماری جدا نموده و با اتکاء به نیروی خود آن‌ها را به اعمال قدرت سیاسی نزدیک‌شان سازند.

زنان افغانستان باید این نکته را درک کنند که آزادی تحفۀ نیست که از طرف امپریالیست‌ها و مرتجعین برای زنان اهدا شود، بل‌که از طریق مبارزات جدی، پی‌گیر و بی امان تحت رهبری پیش‌آهنگ انقلابی و سرنگونی امارت اسلامی طالبان و لغو تمام امتیازات امپریالیزم بدست می‌آید. زیرا ستم بر زن با ستم طبقاتی و ستم امپریالیستی گره خورده است و ستم بر زن جز مهمی از ساختار اقتصادی ـ اجتماعی استثمارگرانۀ مسلط بر افغانستان است. تا زمانی که این دو (ستم طبقاتی و ستم امپریالیستی) منهدم نشود نمی‌توان شئونیزم جنسی را از میان برداشت.

زنان مبارز و انقلابي براي رهايي از قيد هر گونه ستم و گسستن زنجيرهايي كه در جامعه و خانواده دست و پاي آنان را بسته و مانع شركت شان در عرصه هاي اقتصادي – سياسي و فرهنگي مي‌شود باید به مبارزه جدی برخیزند و از مبارزات خلق‌ها و زنان انقلابي جهان بياموزند و آن‌را در جامعه خود به كار بندند. بايد كه سائر زنان ستم‌ديده را به شورش دعوت نموده و متشکل شان سازند و دوشادوش مردان مبارز به‌پا خيزند تا زمينه برپايي يك جنبش انقلابي گسترده و نقشه‌مند عليه ستم بر زنان را فراهم آورند.

عمل وحشیانۀ بازداشت زنان باید متوقف گردد

زنان بازداشت شده هرچه عاجل باید رها شوند

 

کمیته اتحاد و انسجام نیروهای انقلابی افغانستان

18 جدی 1402 خورشیدی

8 جنوری 2024 میلادی

www.afghanistanrmy.org || CUCARF@afghanistanrmy.org || www.youtube.com/@CUCARF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *